ا همه میناگری ها جام مینایم شکست
با تمام سرخوشی ها قلب شیدایم شکست
همه جایم شکست ای ساقی بریز
ای ساقی بریز که جام جانم را لیلی شکست
چه رسمیست که دارد لیلی
تا صلیب عشق رفتی با مسیحا دم زدی
روح قدسی یافتی تو، من چلیپایم شکست
خواستم تا از فراقت ناله و افغان کنم
بغض سنگین سکوتت در گلو نایم شکست
بوسه ای شیرین، نگاهی تلخ، کوچه، نور ماه
و آن حیا و شرم حوایی تقاضایم شکست
با ادیب عشق این رسم وفاداری نبود
طاق کسرای دلت بودم ستونهایم شکست